امّا چون ولرمی، نه گرم و نه سرد، چیزی نمانده که تو را چون تف از دهان بیرون بیندازم.
مکاشفه ۳: ۱۶
ملکوت خدا جایی برای نیمهتسلیمشدگان نیست.
ملکوت خدا از آنِ کسانی است که میگویند: ای خداوند، همهی وجودم از آنِ توست؛ نه فقط روزهای خوب، بلکه لحظات خستگی، ضعف، و سکوت.
آمادگی برای ملکوت یعنی:
- پرستش، حتی وقتی احساس نمیکنی.
- دعا، حتی وقتی جوابی نمیشنوی.
- وفاداری، حتی وقتی راه سخت میشود.
- زندگی، نه با اشتیاق مقطعی، بلکه با تعهدی دائمی.
پرستش ولرم، قلب ولرم، ایمان ولرم
بزرگترین خطر ولرمی، این است که تو را در وضعیت خودراضی نگه میدارد:
نه آنقدر گناهکار که احساس خطر کنی، نه آنقدر مشتاق که واقعاً دگرگون شوی. و این دقیقاً همان وضعیتی است که دشمن میخواهد تو در آن بمانی.
اما خداوند تو را به وضعیت «گرم» میخواند. به عشقی پرحرارت، به ایمانی پُر از اشتیاق، به پرستشی که از اعماق جانت میجوشد، نه از سر عادت.
به کجا میروی؟
آیا تو برای ملکوت خدا آمادهای؟
نه از روی ظاهر، بلکه در دل؟
نه با واژهها، بلکه با اشتیاقی که هر روز تو را به سمت تخت فیض خداوند میکشاند؟
امروز فرصت بازگشت است. فرصت آنکه از ولرمی خارج شوی و بگویی:
ای خداوند، مرا تازه کن! قلب مرا به آتش محبتت بسوزان!